شعر زرد جواد صابر مختاری (ارشان)

#شعر – زرد
خیالم امدُ رنگی دگر زد
مرا دیوانه رنگی دگر کرد

چونان مستان که گیجند ُ مبهوت (حیرانند و مبهوت)
مرا مست نگاهی نازنین کرد

حضورش دائما لبخند می زد
و گرمایش جهانی گرم می کرد

گل بلبل همه جمعند ُ مدهوش
جهان با این فضا هم حال می کرد

در این حال هوا بودیم ُ افسوس
یکی آمد ، یکی دیگر غروب کرد

همه افتادنی ها افتاد اکنون
جهان را با ریتم دیگر هم نوا کرد

به هر جای جهان بودم و هستم
جهان با من چرا باید چونین کرد

دما دم میزند رنگی دگر باز
دوباره این جهان را گرم می کرد

 

 

52 / 100

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *