شعر شبی دیگر

بازم شبی دگر شد
شعرم دوباره نو شد

تصویر تو زیادم
همچون پیاله پر شد

تا کی به خو بگویی
این نیز سهم ما شد

ان کس که رفت اکنون
سید جزامیا شد

تا کی دل غربیبت
با یک ترانه دل شد

تصویر تو مجاز است
جامی دوباره پر شد

مستی کجا در این جا
شعرم دوباره غم شد

مِی سهم تو نبوده
جام عقاقیا شد

رفتم از این هیاهو
رفتن نصیب ما شد

رفتن که سخت آسان
رفتی و ماجرا شد


۱۳۹۵/۰۸/۲۱
@poemsecom

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *