مستی

شعر مستی
مستی

خواهم که مست شوم -و- مست کنم نصف جهان را
ان نصف دگر را بکشم تا نکنند رند-ی«یه» جان (جهان) را

من مست شوم تا نخورم غصه جان را
از می بخورم «به-از-این» تا بخورم غصه جان را

دیشب به هوای رخ تو دست زدم جام جهان را
من مست شدم شانه زدم زلف جهان را

****
تا کی به هوای رخ تو مست بمانم
تا کی بزنم شانه زمستی به جهان را

من مست شدم -و- مست بمانم
تا که-از عشقت  بکنم مست جهان را

ساقی دلم رنگ رخ یار زند باز
تا کی به تمنای رخت من بکنم مست جهان را

*****************

نویسنده : ارشان (جواد) صابرمختاری

در صورتی که نقد یا نظری درباره این شعر دارید خوشحال می شم در میان بگذارید

همچنین اگر شعری داردید می توانید ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت قرار داده شود

از اعضایی که دست به قلم دارند دعوت می شود تا در سایت همکاری نمایند 

15 / 100

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *